به خــداحافــظـی تــلـخ تـو سـوگــنـد نــشــد
کـه تـو رفــتـی و دلـم ثـانـیـه ای بـنـد نـشـد
بـا چـراغـــــی هـمه جـا گـشـتـم و گـشـتـم در شـهـر
هـیــچ کـس ! هــیـچ کـس ایـنجا به تـو مانـنـد نـشـد
خواسـتـنـد از تـو بگویـنـد شـبـی شـاعـرها
عـــاقـبـت بـا قــلــم شــرم نوشـتـنـد : نـشـد
فریاد :
دل دیوونه ی ما با این صحبت ها شاد نمیشه
یک دم از غم دوری تو آزاد نمیشه
سکوت غوغا میکنددردل ماتم زده ی ما
شکستن این بغض سنگین جز به دست فریاد نمیشه . . .
دریا :
دل من یاد دریا می کند گاهی
به فکر ساحل فردا می کند گاهی
برای دور افتادن ز غم ها گریه در روزها و شبها می کند گاهی . . .
لعنت :
هر کاری که می کنیم بی سرانجام است لعنت
هر راهی که می رویم منتهی به دام است لعنت
برسردر عشق و دوستی باید حک کرد/ بر هر چی رفیق بی مرام است لعنت . . .
انتظار :
خیلی وقته چشمهایم از فکر تو بارانیست
سال هاست دریای دلم از عشق تو طوفانیست
دیگر کاسه صبرم شده لبریز از درد بی تو بودن
خدایا انتظار دیدن یار چقدر طولانیست . . .
نظرات شما عزیزان:
نویسنده : soheil